فرمانده بهداری لشکر32انصارالحسین(ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
ملایر در سال 1335 شاهد تولد کودکی بود که بعدها از مردان نامدار این دیار کهن شد. جواد غیاثوند از کودکی روحیه مبارزه با بی عدالتی و ایثار در وجودش شعلهور بود.
با وجود داشتن خانوادهای ثروتمند، دوست داشت که ساده زندگی کند به فکر دنیا نبود.در سن 24 سالگی ازدواج کرد وزندگی ساده ای در منزل پدرش شروع نمود.
جواد به عنوان پاسدار در سپاه خدمت میکرد. بسیار فروتن و متواضع بود بعد از ازدواج به جبهههای حق علیه باطل رفت. مدتی بعد به همراه چند نفر از دوستان خود از جمله شهید حسین حبیبیان، علی بهزادی و احمد رحیمینژاد یک پایگاه بسیج را در روستای"بایلخانی" تاسیس وراه اندازی کردند.
دوستانش می گویند:"اهل صحبت کردن نبود؛ دوستی شجاع و دیندار، عاشق امام خمینی و همواره حلاّل مشکلات محل بود,در زمانی که خشم به چهره معصومش روی میآورد به خواندن نماز و ذکر صلوات میپرداخت.
همیشه دوستانش را به تقوا و پرهیزکاری تشویق میکرد و در مواقع حساس در مناطق جنگی با شوخی کردن روحیه افراد را بالا میبرد و نمیگذاشت کسی احساس خستگی کند."
او حضور در جبهه را توفیق الهی می دانست وبه هیچ قیمتی حاضر به ترک جبهه نبود.هنوز چیزی از حضورش در جبهه نگذشته بود که به عنوان فرمانده بهداری لشکر32انصارالحسین(ع)منصوب شد.
جواد حضور تاثیرگذارش را در جبهه با این سمت ادامه داد تادر فروردین سال 1365 به در منطقه عملیاتی والفجر8درشبه جزیره ی فاو از ناحیه سر مورد اصابت ترکش خمپاره ی دشمن قرار گرفت وبه شدت مجروح شد.ا و بعد از چند روز که در بیمارستان بستری بود,طاقت ماندن در دنیا را از دست داد وبه شهادت رسید.
او به این حدیث شریف پیامبر اکرم (ص)که فرمود:
"مسلمانی که جهاد نکرده باشد و در دلش آرزوی جهاد نداشته باشد اگر بمیرد بر شعبهای از نفاق مرده است."اعتقاد کامل داشت.
شهیدان یوسف بازار هستند
به چشم دل پی دلدار هستند
به دست عاطفه با پای ایثار
درون خون و آتش یار هستند
منبع:پرونده شهید دربنیاد شهید وامور ایثارگران همدان و مصاحبه با خانواده وهمرزمان شهید
ادامه مطلب...
برچسب ها :
شهدا ,