سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفاع مقدس
منوی اصلی
مطالب پیشین
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
همسنگران
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 58
  • بازدید دیروز : 216
  • کل بازدید : 941334
  • تعداد کل یاد داشت ها : 570
  • آخرین بازدید : 103/2/10    ساعت : 10:19 ص
درباره ما
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
شهدا ، امام خامنه ای ، مقاله ، مداحی ، امام خمینی(ره) ، شهید ، دفاع مقدس ، رهبری ، آمریکا ، اسلام ، تفحص ، ایران ، داعش ، فتنه ، قم ، قوطی ، لبنان ، لبنانی ، م.ه ، مانیفیست ، مبارزه ، محمد جواد مظاهری ، محمد شهبازی ، مهدی ، موسوی ، میلیتاریسم ، ناتو ، نهضت ، نیروی قدس ، هیتلر ، ولایت ، کربلا ، کیهان ، مدافع حرم ، مذاکره ، مذهب ، مردم ، مرگ ، مغنیه ، فقه ، فقه حکومتی ، قاسم سلیمانی ، دبیرستان ، دفاع ، شهدا همدان ، شهید خرازی ، شهید زنده ، شهید مهدی نوروزی ، شهیدان ، شیطان بزرگ ، صدام ، ظلم ، عاشورا ، عراق ، علی چیت سازیان ، بسیجی ، پناهگاه ، پهلوی ، تجاوز ، دهه فجر ، دولت ، دکترین ، رزمنده ، روحانیت ، زفراندوم ، ژنرال ، سامرا ، سپاه ، ستار ابراهیمی ، سردار الله دادی ، سنگر ، سید حسن نصر الله ، شاه ، شبکه ، شعر ، شهادت ، جبهه ، جملات ، جنگ ، جهاد ، جهاد مغنیه ، جهانی ، حاج قاسم سلیمانی ، حبیب الله مظاهری ، حرم ، حزب الله ، حسن البکر ، حسن عباسی ، حسن مرادی ، حوزه ، حکومت ، خراسان ، خیانت ، اسلاید ، القاعده ، المنار ، امام حسن ، امام حسین ، آیزن هاور ، استراتژیک ، اسرائیل ، امام6 ، انقلاب ، انگلیس ، امام خمینی ، 9 دی ، آب ، آقازاده ،

مرتضی سرهنگی در نشست رونمایی از کتاب «خاطرات ایران» گفت: تمام محاسبات دنیا برای حمله نظامی به ایران درست بود، الا اینکه پس از این حمله مردم ما به این شکل تغییر کنند و استقامت بورزند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست رونمایی از کتاب «خاطرات ایران»شامل خاطرات ایران ترابی با خاطره‌نگاری شیوا سجادی، عصر روز دوشنبه 3 مهر در فرهنگسرای اندیشه تهران و با حضور رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، راوی کتاب و مرتضی سرهنگی و نیز برخی از نویسندگان حوزه ادبیات دفاع مقدس برگزار شد.

در این مراسم و پس از سخنرانی حجت‌الاسلام سید مهدی خاموشی، مرتضی سرهنگی رئیس دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری به سخنرانی و مرور خاطرات خود از دفاع مقدس پرداخت.

سرهنگی با اشاره به حضور خود در اردوگاه اسرای عراقی جنگ تحمیلی گفت: در این اردوگاه با افسری عراقی به نام جبار آشنا شدم که سرباز بسیار فرزی بود و اظهار می‌کرد که در همه 19 ماه حضورش در خرمشهر تنها یک بار خفت کشیده بوده و آن هم زمانی بوده که یک زن ایرانی را در خانه‌اش و پس از دوران اشغال این شهر دستگیر می‌کند و وقتی از او سوال می‌کند که اینجا چه می‌کند؟ آن زن کشیده‌ای به او زده و گفته: اینجا خانه من است. تو اینجا چه می‌کنی؟

وی ادامه داد: سرهنگ عراقی دیگری روایت می‌کند که در گشت‌زنی‌هایش در خرمشهر زنی به نام فاطمه خزرجی را دستگیر کرده که او در اعترافات خود عنوان داشته که برای تهیه عکس و اطلاعات برای سپاه در این شهر حضور پیدا کرده است.

سرهنگی همچنین در سومین روایت خود از حضور زنان در جنگ گفت: پدر همسر یکی از فرماندهان دفاع مقدس در مراسم تشییع جنازه او می‌گفت که وقتی آن مرحوم برای خواستگاری فرزندش آمده بود به او گفتم که این فرد و امثال او عمر زیادی ندارند و دخترم گفت: اگر آدم با یک مرد یک شب زندگی کند، بسیار بهتر است از صد سال زندگی با یک نامرد.

مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت ادامه داد: همه محاسبات دنیا برای حمله به ایران درست بود، الا ناگهان سرباز شدن مردم ما که حتی پوشش و غذاخوردن آنها را نیز تغییر داد و پشت همه این تغییرات و استقامت‌ها زنان ما ایستاده ‌بودند.

در ادامه این مراسم و پس از خاطره‌خوانی سهیلا فرجام‌فر نویسنده و راوی کتاب «کفش‌های سرگردان»، ایران ترابی به سخنرانی پرداخت.

ترابی در ابتدای سخنان خود از تدوین کننده کتاب «دا» تشکر کرد و گفت: اگر خانم حسینی و تشویق‌های او نبود این کتاب هرگز نوشته نمی‌شد و من از این بابت از او سپاسگزارم.

وی ادامه داد: هشت سال دفاع مقدس برای من یک دانشگاه بود که توانستم در آن  و از آن فازغ التحصیل شوم.

ترابی در ادامه ضمن مرور خاطرات خود در دوران محاصره شهر پاوه گفت: ورود ما به پاوه با یک بالگرد دو پروانه‌ای و با اسکورت چندین بالگرد جنگی بود. شدت تیراندازی‌ها به اندازه‌ای بود که ما پس از خارج شدن از بالگرد به صورت سینه‌خیز خودمان را به مقر رساندیم.

وی در ادامه و در بخشی دیگر از خاطرات خود عنوان کرد: هیچ وقت از خاطرم نمی‌رود که وقتی پس از پایان محاصره به بیمارستان پاوه رفتیم با تلی از جسد شهدا روبرو شدیم که توسط ضد انقلاب یا سربریده شده بودند و یا جسدشان مثله شده بود.

ترابی همچنین تاکید کرد: اگر زحمات زنان ما در جنگ نبود، بدون شک ما نیز پیروز نمی‌شدیم. وزارت ارشاد و مسئولین ما باید قبول کنند که در این زمینه کاری نکرده‌اند. من اگر این را در اینجا نگویم فردا شهدا دست و پایم را در آن دنیا می‌بندند.





مطلب بعدی : وای به وقتی که میلیتاریسم ایران زنده شود       


پیامهای عمومی ارسال شده