سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفاع مقدس
منوی اصلی
مطالب پیشین
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
همسنگران
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 114
  • بازدید دیروز : 72
  • کل بازدید : 941899
  • تعداد کل یاد داشت ها : 570
  • آخرین بازدید : 103/2/16    ساعت : 10:14 ع
درباره ما
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
شهدا ، امام خامنه ای ، مقاله ، مداحی ، امام خمینی(ره) ، شهید ، دفاع مقدس ، رهبری ، آمریکا ، اسلام ، تفحص ، ایران ، داعش ، فتنه ، قم ، قوطی ، لبنان ، لبنانی ، م.ه ، مانیفیست ، مبارزه ، محمد جواد مظاهری ، محمد شهبازی ، مهدی ، موسوی ، میلیتاریسم ، ناتو ، نهضت ، نیروی قدس ، هیتلر ، ولایت ، کربلا ، کیهان ، مدافع حرم ، مذاکره ، مذهب ، مردم ، مرگ ، مغنیه ، فقه ، فقه حکومتی ، قاسم سلیمانی ، دبیرستان ، دفاع ، شهدا همدان ، شهید خرازی ، شهید زنده ، شهید مهدی نوروزی ، شهیدان ، شیطان بزرگ ، صدام ، ظلم ، عاشورا ، عراق ، علی چیت سازیان ، بسیجی ، پناهگاه ، پهلوی ، تجاوز ، دهه فجر ، دولت ، دکترین ، رزمنده ، روحانیت ، زفراندوم ، ژنرال ، سامرا ، سپاه ، ستار ابراهیمی ، سردار الله دادی ، سنگر ، سید حسن نصر الله ، شاه ، شبکه ، شعر ، شهادت ، جبهه ، جملات ، جنگ ، جهاد ، جهاد مغنیه ، جهانی ، حاج قاسم سلیمانی ، حبیب الله مظاهری ، حرم ، حزب الله ، حسن البکر ، حسن عباسی ، حسن مرادی ، حوزه ، حکومت ، خراسان ، خیانت ، اسلاید ، القاعده ، المنار ، امام حسن ، امام حسین ، آیزن هاور ، استراتژیک ، اسرائیل ، امام6 ، انقلاب ، انگلیس ، امام خمینی ، 9 دی ، آب ، آقازاده ،
چهارشنبه 91/3/3 12:31 ع

نوید شاهد: شهید صیاد شیرازی فضای حاکم بر جلسه را چنین توصیف می‎کند: "مقدمه را طوری گفتم که احساس کنند نیازی به بحث نیست و به عبارت دیگر دستور ابلاغ می‎شود و باید فقط برای اجرا بروند. گفتم من مأموریت دارم که تصمیم فرماندهی قرارگاه کربلا را به شما ابلاغ کنم، خواهش می‎کنم خوب گوش بدهید و اگر سوال داشتید بپرسید تا روشن‎تر توضیح بدهم...

با گذشت 25 روز از آغاز مرحله آخر عملیات بیت المقدس با هدف آزادی خرمشهر فرماندهان نتوانستند به نتیجه دلخواه خود دست یابند.

نیروها کاملاً خسته شده و نیازمند بازسازی بودند از سویی با توجه به مرحله قبلی آزادی خرمشهر باید هرچه سریع‎تر صورت می‎گرفتاما تمام مشورت‎ها در قرارگاه کربلا به در بسته خورده بود. در آخرین این نشست‎ها، فرماندهان سپاه و ارتش به طرح مشترکی دست پیدا کردند که بارقه‎های آزادی خرمشهر را روشن می‎ساخت.
این طرح باید هرچه سریع‎تر به فرماندهان ابلاغ می‎شد اما مشکل این بود که چه کسی ابلاغ طرح را به عهده می‎گیرد.
در نهایت پس از مشورت، مسئولیت ابلاغ به شهید صیاد شیرازی واگذار می‎شود که این امر با موافقت برادر محسن رضایی همراه می‎گردد.
پس از این مباحثات شهید صیاد شیرازی خود را به نزدیک‎ترین قرارگاه به خرمشهر رسانده و به فرماندهان ابلاغ می‎کند که هرچه سریع‎تر جمع شوند به این ترتیب نشستی تشکیل می‎شود که به گفته شهید صیاد شیرازی از تاریخی‎ترین جلسات است و با بحث‎هایی از سوی فرماندهان وقت سپاه و ارتش همراه می‎شود.

فضای حاکم به این جلسه را شهید صیاد شیرازی چنین توصیف می‎کند : " مقدمه را طوری گفتم که احساس کنند نیازی به بحث نیست و به عبارت دیگر دستور ابلاغ می‎شود و باید فقط برای اجرا بروند. گفتم من مأموریت دارم که تصمیم فرماندهی قرارگاه کربلا را به شما ابلاغ کنم، خواهش می‎کنم خوب گوش بدهید و اگر سوال داشتید بپرسید تا روشن‎تر توضیح بدهم، مأموریت را بگیرید و سریع بروید برای اجراء."
با ابلاغ مأموریت بهت و حیرت سراسر جلسه را فرامی‎گیرد اما بعد واکنش‎ها شروع می‎شود:
"اولین کسی که صحبت کرده برادر شهیدمان – که ان‎شاءالله جزء ذخیره‎ها مانده باشد – احمد متوسلیان فرمانده تیپ 27 حضرت رسول (ص) بود. ایشان در این چیزها خیلی جسور بود، گفت: چه جوری شد؟ نفهمیدم این طرح از کجا آمد؟ گفتم: همین‎طور که عرض کردم این دستور است و جای بحث ندارد"
پس از این نوبت به شهید حسین خرازی و شهید حاج احمد کاظمی می‎رسد تا به دنبال چرایی طرح باشند و این موجب می‎شود تا سپهبد صیاد شیرازی کمی ناراحت شود اما وجود رحیم صفوی به این مباحث پایان داد.
" از آن ته دیدم آقای رحیم صفوی با علامت دارد حرف می‎زند. توصیه به آرامش می‎کرد. خودش هم لبخندی بر لب داشت و به اصطلاح می‎گفت مسئله‎ای نیست. هم متوجه بود که این‎طور باید گفت و هم متوجه بود که این صحنه طبیعی است و باید تحملش کرد."
این رفتار برادر صفوی سبب می‎شود تا شهید صیاد شیرازی کمی به خود مسلط گردد.
" من که غافل شده بودم در اثر برخورد روانی برادر رحیم صفوی یک خورده تحمل خودم را بیشتر کردم."
این واکنش‎ها ناگهان فضای حاکم بر جلسه را تغییر می‎دهد به صورتی که " برادر احمد متوسلیان گفت : من خیلی عذر می‎خواهم که این مطلب را بیان کردم. ما تابع دستور هستیم و الآن می‎رویم به دنبال اجرا. هیچ نگران نباشید."
سپس دیگر فرمانهان نیز از وی پیروی می‎کنند. " برادر خرازی هم همین‎طور همه‎شان با هم هماهنگ کردند و شروع کردند به تقویت فرماندهی برای اجرای دستور."
به این ترتیب تمامی نیروها با آرایش و طرحی که توسط فرماندهان قرارگاه کربلا تنظیم شد مرحله آخر عملیات را آغاز کردند که در نهایت به آزادی خرمشهر انجامید.

حمید نجار – نوید شاهد
پی نوشت :
برگرفته از ناگفته های جنگ(خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی)،احمد دهقان ، انتشارات سوره مهر و و نشر شاهد





مطلب بعدی : وای به وقتی که میلیتاریسم ایران زنده شود       


پیامهای عمومی ارسال شده