سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفاع مقدس
منوی اصلی
مطالب پیشین
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
همسنگران
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 20
  • بازدید دیروز : 85
  • کل بازدید : 942009
  • تعداد کل یاد داشت ها : 570
  • آخرین بازدید : 103/2/18    ساعت : 5:3 ص
درباره ما
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
شهدا ، امام خامنه ای ، مقاله ، مداحی ، امام خمینی(ره) ، شهید ، دفاع مقدس ، رهبری ، آمریکا ، اسلام ، تفحص ، ایران ، داعش ، فتنه ، قم ، قوطی ، لبنان ، لبنانی ، م.ه ، مانیفیست ، مبارزه ، محمد جواد مظاهری ، محمد شهبازی ، مهدی ، موسوی ، میلیتاریسم ، ناتو ، نهضت ، نیروی قدس ، هیتلر ، ولایت ، کربلا ، کیهان ، مدافع حرم ، مذاکره ، مذهب ، مردم ، مرگ ، مغنیه ، فقه ، فقه حکومتی ، قاسم سلیمانی ، دبیرستان ، دفاع ، شهدا همدان ، شهید خرازی ، شهید زنده ، شهید مهدی نوروزی ، شهیدان ، شیطان بزرگ ، صدام ، ظلم ، عاشورا ، عراق ، علی چیت سازیان ، بسیجی ، پناهگاه ، پهلوی ، تجاوز ، دهه فجر ، دولت ، دکترین ، رزمنده ، روحانیت ، زفراندوم ، ژنرال ، سامرا ، سپاه ، ستار ابراهیمی ، سردار الله دادی ، سنگر ، سید حسن نصر الله ، شاه ، شبکه ، شعر ، شهادت ، جبهه ، جملات ، جنگ ، جهاد ، جهاد مغنیه ، جهانی ، حاج قاسم سلیمانی ، حبیب الله مظاهری ، حرم ، حزب الله ، حسن البکر ، حسن عباسی ، حسن مرادی ، حوزه ، حکومت ، خراسان ، خیانت ، اسلاید ، القاعده ، المنار ، امام حسن ، امام حسین ، آیزن هاور ، استراتژیک ، اسرائیل ، امام6 ، انقلاب ، انگلیس ، امام خمینی ، 9 دی ، آب ، آقازاده ،
شنبه 89/10/11 11:51 ص

در دل شب، این شب متروک و سرد
این شبِ لبریزِ غزل‌های درد
این شب آشفته نامهربان
این شب دل مرده‌ی بی‌ناگهان
با دلی آزرده و پایی به گِل
حسرت شمشیر شهادت به دل
همدم اندوه و سکوت و غمم
چشمِ پر از حسرت صد ماتمم
آنکه توانست و به تو دل نداد
دل به چراغِ شب ِ محفل نداد
قصه‌ی مجنون و بیابان نکرد
رو به ره مشهدِ « چمران » نکرد
همدم « همّت » نشد و بازگشت


با غم و اندوه تو دمساز گشت ...
بانگ خوش قافله یادش بخیر
شوق شب نافله یادش بخیر
فرصت همکوچه‌ی مستی شدن
مست ز آوای الستی شدن
سیر شدن از شبح خواب‌ها
خسته شدن از شبِ مرداب‌ها
زخمی « دریاچه‌ی ماهی » شدن
دشمن تزویر و سیاهی شدن
بال زدن با « صفر خوشروان »
تا به کرانه‌های خوش آسمان
مست شدن در شبِ دریای راز
قصه‌ی « شیرودی » و « بازی دراز »
همنفسِ ساده‌ی مولا شدن
در سحر عشق تو پیدا شدن
باز به یاد شب والفجر هشت
سرخ‌ترین خاطره‌ها سبز گشت
حنجره‌ای سرخ غزل می‌سرود
از دلِ خونین من و « کرخه‌رود »
« بانه و سردشت و مریوانِ » ما
لاله رخ از خون شهیدان ما
در دلِ سرخِ شب غوغای حرب
سبزترین خاطره « گیلان غرب »
از که بجویم ره آیین تو ؟
« قصر » دلارامی « شیرین » تو؟
*********************

آیا ما عاشق تو نیستیم
یا شاید لایق تو نیستیم
دشت پر از ناز نجیب تو بود
باغ پر از سرخی سیب تو بود
گرچه زتو دور شده منزلم
بویِ تو می‌آید از آهِ دلم
بی تو شبی رو به فراموشی‌ام
قصه‌ی ناخوانده‌ی خاموشی‌ام
اشک به خون دلم آمیخته‌ست
بال کبوتر زغمت ریخته‌ست
باز مرا تا به هوایت ببر
تا به صف چلچله‌هایت ببر
دل، دلِ من در ره عشقت بکوش
باز همان رخت بسیجی بپوش
اهل همین ده که شدی ساده باش
تیغ علی (ع) « استن حنانه » باش
بر شب تزویر ابوذرترین
سبز بمان کوه سرافراز دین
نام تو با عشق پرآوازه باد
« بوی خوش روشنی‌ات » تازه باد.





مطلب بعدی : وای به وقتی که میلیتاریسم ایران زنده شود       


پیامهای عمومی ارسال شده