مرتضی رحیمی یگانه
بار دیگر فتنه ای آغاز شد / مصلحتبین مطرب و طنّاز شد
چون ابو موسی حکم گردید باز / فتنه بر می خیزد از سمت حجاز
مصلحت دیده است این آشوب را / تا بلرزاند دل یعقوب را
برگرفته تیر تهمت در کمان / بر علی انداخت با زخم زبان
مهره هایش مهره هایی سوخته / چشم بر لب های دشمن دوخته
پینو کیو یک عروسک چوبی است / بینی او قصّه کرّوبی است
پوشه نیرنگ روی میز بود / علّت جعل مدارک چیز بود
آن خواص پست بی شرم و حیا / آن دورویان خطا ورز ریا
ثروت اندوزان بی درد و الم / با سلاح سایت و وبلاگ و قلم
ادّعای کذب آزادی کنند / روز عاشورای غم شادی کنند
سطل های مزبله آتش گرفت / حرمله تیر از کف آرش گرفت
پیکر یار بسیجی زیر پا / مرده باشم من نبینم صحنه را
رخت او را از تنش وا کرده اند / وای من اکران غوغا کرده اند
مسجد و محراب را آتش زدند / این جماعت گوییا دیو و ددند
از بی بی سی خط و فرمان می دهند / فتنه را با مکر خود جان می دهند
دیکتاتور خوانند آن فرزانه را / تا فرو ریزند اصل خانه را
هر زمان عاشور و هر جا کربلاست / رهبری را بر وفاداران ولاست
آی مردم متّحد گردید باز / بر علیه این خواص فتنه ساز
منسجم گردید ای دریا دلان / مطلع سازید خیل غافلان
ای یلان صف شکن بار دگر / عرصه جان بازی است و دفع شرّ
اَینَ عمّار است و هَل مِن ناصر است / این قلم از شرح میدان قاصر است
تا بسیج بیست میلیونی بجاست / فتنه گر را عاقبت مرگ و فناست
متّصل جان های مردم با بسیج / از خزر تا کلّ کشور تا خلیج
سر بداران بسیجی صف به صف / پاس می دارند ناموس و شرف
ما دفاع از راه رهبر می کنیم / رفع فتنه دفع هر شرّ می کنیم
راه رهبر راه سرخ انبیاست / آن یگانه بهر خوبان مقتداست
برچسب ها :
شهدا , فتنه , شعر , 9 دی , بسیجی , ولایت , رهبری , ایران , دفاع مقدس , عاشورا , امام حسین , امام حسن ,