فرمانده گردان امام حسین (ع) لشکر43امام علی (ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
سال 1342 بود که رستمعلی زارعی در روستای علیآباد در شهرستان اسدآباد پا به جهان گذاشت. فضای معنوی و بی آلایش خانوادهاش محیطی خوب برای رشد مذهبی او فراهم آورده بود. از این رو با انس به قرآن و اسلام و اهل بیت (س) قدم در مسیر تعالی گذاشت.
تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند .وقتی در دوره ی تحصیلات راهنمایی مشغول تحصیل بود و علیرغم سن کم و جثه کوچکش به مبارزه برعلیه رژیم پهلوی روی آورد . اوبا همکاری معلش، کارهای مؤثری در این زمینه انجام داد.
آشنایی او با آیت الله جنتی باعث شد تا به فعالیتهای خود شدت ببخشد.ا و مخفیانه با ایشان دیدار می کرد ومشکلات مسائلی که در راه مبارزه با حکومت بود را هماهنگ مینمود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جهت تحکیم این نظام نوپا کوششهای بی دریغی نمود .او باعضویت در بسیج به فعالیتهایی پرداخت که حاصل آن ایجاد نظم و آرامش برای مردم بود.
هنوز نیروهای بسیجی به همراه پاسداران در مبارزه با ضد انقلاب وعوامل خارجی بودند که سعی در ایجاد نا امنی و آشوب در کشور داشتند؛در این شرایط دشمنان خارجی مردم ایران مبادرت به تحمیل یک جنگ تمام عیاربر علیه ایران نمودند.
او طاقت ماندن در پشت جبهه را نداشت وبرای دفاع از تمامیت ارضی کشور راهی جبهه ها شد. رستم در این دوران به عضویت سپاه در آمده بود.
او از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناطق جنگی اعزام شد وبعد از مدتی حضور در جبهه وفعالیت در بخشهای مختلف بهعنوان فرمانده یکی از گردانهای لشکر 43 امام علی (ع) منصوب شد.
او در طول مدت حضور درجبهه خدمات مؤثری از خود برجای گذاشت، عملیات والفجر 5 ، بدر و میمک و... فرصتی بود تا او آموزه های دینی وتجارب خود را از مبارزات نظامی به نمایش گذارد. سرانجام در تاریخ اول مهر ماه سال 64 13در منطقه پنجوین به آرزوی خود رسید و به مقام رفیع شهادت دست یافت.
رستم علی زارعی از بیستم اسفند ماه 1363آمادگی شهادت را در خود حس می کرد,او در این روز وصیتنامه اش را نوشت.
منبع:پرونده شهید دربنیاد شهید وامور ایثارگران همدان و مصاحبه با خانواده وهمرزمان شهید
وصیتنامه
به نام خداوند که بر بندگان
ببخشاید و بس بود مهربان
با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی و درود و سلام به روان پاک شهدای اسلام از کربلای حسینی تا کربلای ایران .
با عرض سلام به مادر، برادر و دوستان و آشنایان امیدوارم که همیشه تحت توجهات حضرت امام مهدی (عج) و نائب برحقش امام خمینی بوده باشید. مادر جان و ایبرادرانم و ای کسانی که پوینده راه اسلام هستید ,خود میدانید که تنها دین و اسلام است که موجب سعادت انسانهاست ,سعی کنید که در تبلیغ آن بکوشید « الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور » هدایت به چیزی است که نتوان در مردم دمید. هدایت موهبتی است خدائی و آنان که در راه خدا بکوشند ,خدایشان هدایت میکند.
ایمان به خدا موجب توجه در رسالت نبوت و نگرش در راه فرو رفتن در اعماق پیام معجزهوار قرآن, کوشیدن در صراط مستقیم و فریادهای مجریان این مقام در طول زمان و قیام خونین آنان علیه دستاندر کاران ریا و نفاق و مولود نامبارکشان، ظلم و استکبار است.
رهبری پیامبر گونه خمینی انسان را بر آن میدارد و خویشتن را در اعماق دریای هواها جا گذاشته و با روح پاک خدایی به این موج عظیم « انا لله و انا علیه راجعون » بسپارد ,پس ای امت مسلمان, ای پویندگان اسلام ,هرگز امام را تنها نگذارید , رهبری که وجودش مایه فخر اسلام و توده عظیم امت اسلامی و مستضعفین جهان میباشد.
تنها چیزی که انسان فهمیده و آنهایی که به حقانیت خدا و انسانیت آگاهند و خواهان آن میباشند و من در ضمیر خود روشنایی میبینم یا از اینکه در این راه پیروز شویم که ایران و اسلام و انقلاب را مانند مزرعهای که علفهای هرزش را وجین میکنند و میزدایند ,ما هم دشمنان اسلام و ضد بشریت را از تاریخ انقلابی ایران برکندهایم و اگر کشته شدیم چه سعادتی بهتر از اینکه در نزد خداییم ,دوش به دوش شهدای سرخ علوی وایران و در دنیای دیگر پیش سرور شهیدان امام حسین (ع) رو سفید هستیم.
اگر شهیدان رفتند و یا پیروزی نهایی را ندیدید بدانید آنها زنده هستند و بر این انقلاب نظاره میکنند, آنها با نثار خون خود پیروزی را به ثمر رساندند و به دست ما سپردند و ما هم تا به اینجا توان داشتیم و از این انقلاب پاسداری نمودیم و از این به بعد هم به شما ملت غیور و نیرومند اسلام میسپاریم و شماها باید شجاعانه بجنگید و مبارزه نمائید تا پرچم خونین انقلاب مابر سراسر جهان به احتزاز در آورید و به دست صاحب اصلی آن یعنی ( منجی عالم بشریت امام مهدی (عج) بسپارید. گر چه شماها غیورتر از آن هستید که بنده وصیتی برای شما داشته باشم اما وظیفهای است بر گردنم و باید به انجام برسانم. ای کسانی که برای یاری دین حق به پا خواستهاید ,بیدار باشید ,دشمن زبون که با روبرو شدن نیروهای قدرتمند اسلام مایوس شده, اقدام به تخریب منازل مسکونی نموده که به این وسیله روحیه ملت و رزمندگان را تضعیف نماید اما شما تنها از بمباران کردن شهرها دلسرد نخواهید شد بلکه باید نیرومندتر و قویتر گردید. اگر یک نفر چه در اثر بمباران و چه در صحنه جنگ به شهادت میرسد جای او را در جبههها پر نمائید و دشمن را به نیروی الله از پای درآورید.
اما تو ای مادرم, از تو میخواهم مرا ببخشی و حلالم نمائید. نتوانستم جوابگوی زحمات بینهایت شما باشم و جبران نمایم .
در آخر از همه برادران و خواهرانم حلالیت میطلبم. سعی کنید گریه اگر میکنید برای سرور شهیدان و یاوران آن مظلوم و شهیدانی که انتظار داشتند, پیروزی نهایی انقلاب را به چشم خود ببینند ولی ندیدند, گریه تان برای شهداء باشد. در آخر سلامم را به امام امت ,خمینی بت شکن میرسانم و آرزوی سلامتی تا انقلاب حضرت مهدی (عج) برای آن حضرت مینمایم. الهی در ظهور حضرت مهدی (عج) تعجیل فرما . خداوندا رهبر کبیر انقلاب، امید مستضعفان، بت شکن زمان ,حامی رزمندگان ,خمینی بت شکن را تا انقلاب مهدی (عج) حتی کنار آن حضرت او را در معیت خود نگه دار . آمین یا رب العالمین . والسلام على من تبع الهدى 20/12/63 رستمعلى زارعى