خبر رسید که جنگ است، زود راهی شد
هوای روضه به سر داشت، قتلگاهی شد
و عشق در به درش گشت و گشت دنبالش
دوید پشت سرش عشق هم سپاهی شد
به جرم این که چرا زنده مانده، از آنسو
خبر رسید اخیرا که دادگاهی شد
گذشت فصل زمستان و آخر قصه
دوباره نقل، همان نقل روسیاهی شد
تو هم قطار رفیقان رفته ات هستی
و من که مطمئنم تو شهید خواهی شد
شاعر: محمد رسولی