سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفاع مقدس
منوی اصلی
مطالب پیشین
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
همسنگران
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 237
  • بازدید دیروز : 42
  • کل بازدید : 947739
  • تعداد کل یاد داشت ها : 570
  • آخرین بازدید : 103/9/5    ساعت : 3:7 ع
درباره ما
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
شهدا ، امام خامنه ای ، مقاله ، مداحی ، امام خمینی(ره) ، شهید ، دفاع مقدس ، رهبری ، آمریکا ، اسلام ، تفحص ، ایران ، داعش ، فتنه ، قم ، قوطی ، لبنان ، لبنانی ، م.ه ، مانیفیست ، مبارزه ، محمد جواد مظاهری ، محمد شهبازی ، مهدی ، موسوی ، میلیتاریسم ، ناتو ، نهضت ، نیروی قدس ، هیتلر ، ولایت ، کربلا ، کیهان ، مدافع حرم ، مذاکره ، مذهب ، مردم ، مرگ ، مغنیه ، فقه ، فقه حکومتی ، قاسم سلیمانی ، دبیرستان ، دفاع ، شهدا همدان ، شهید خرازی ، شهید زنده ، شهید مهدی نوروزی ، شهیدان ، شیطان بزرگ ، صدام ، ظلم ، عاشورا ، عراق ، علی چیت سازیان ، بسیجی ، پناهگاه ، پهلوی ، تجاوز ، دهه فجر ، دولت ، دکترین ، رزمنده ، روحانیت ، زفراندوم ، ژنرال ، سامرا ، سپاه ، ستار ابراهیمی ، سردار الله دادی ، سنگر ، سید حسن نصر الله ، شاه ، شبکه ، شعر ، شهادت ، جبهه ، جملات ، جنگ ، جهاد ، جهاد مغنیه ، جهانی ، حاج قاسم سلیمانی ، حبیب الله مظاهری ، حرم ، حزب الله ، حسن البکر ، حسن عباسی ، حسن مرادی ، حوزه ، حکومت ، خراسان ، خیانت ، اسلاید ، القاعده ، المنار ، امام حسن ، امام حسین ، آیزن هاور ، استراتژیک ، اسرائیل ، امام6 ، انقلاب ، انگلیس ، امام خمینی ، 9 دی ، آب ، آقازاده ،
جمعه 91/4/2 11:8 ص

هلی کوپترها یکی پس از دیگری فضای منطقه جنوب را در می نوردند. خلبان "کورش فاتح" به همراه اعضای دیگر گروه در جنوب مستقر می شوند تا مأموریتی را قبل از تحویل سال 1361، به پایان برسانند. تعداد زیاد هلی کوپترها از اهمیت بالای مأموریت، حکایت دارد....


هفت سین در نوروز 61

هلی کوپترها یکی پس از دیگری فضای منطقه جنوب را در می نوردند. خلبان "کورش فاتح" به همراه اعضای دیگر گروه در جنوب مستقر می شوند تا مأموریتی را قبل از تحویل سال 1361، به پایان برسانند. تعداد زیاد هلی کوپترها از اهمیت بالای مأموریت، حکایت دارد.

به خلبانان دستور اسقرار در منطقه خضریه(جنب قرارگاه کربلا) را می دهند و تیمی قبل از آنان برای تدارک جای استراحت، به منطقه اعزام می شوند.

اعضای گروه تصور می کنند که با ورود به منطقه باید بلافاصله عملیات آغاز شود؛ ولی بعد از استقرار، اطلاعات می دهند که باید منتظر دستور باشند. هر کس خود را مشغول کاری می کند. نه خبری از عملیات است و نه آن را لغو می کنند تا بچه ها لحظه تحویل سال را در کنار خانواده خود باشند.

"اصغر حسینی" که در گوشه ای بی حوصله نشسته است، به خلبان فاتح می گوید که نه از عملیات خبری هست و نه لحظه تحویل سال را در کنار زن و بچه خود و سر سفره هفت سین هستند.

با شنیدن اسم هفت سین ناگهان فکری به ذهن خلبان فاتح خطور می کند و از حسینی می خواهد که همه بچه ها را در چادر جمع کند.

بعد از جمع شدن بچه ها از آنان می خواهد تا به کمک هم سفره هفت سینی درست کنند و عید باستانی را در همان چادر جشن بگیرند.

شهید "رادفر" که در کنار شهید "میر مرادزهی" و شهید "عیوضی" نشسته است، با همان شوخ طبعی همیشگی خود، خطاب به خلبان فاتح می گوید که اولین سین را او درست کند تا بچه ها هم دست به کار شوند. بلافاصله "اسماعیل مشایخی" وسط صحبت می پرد و سوزنی را نشان می دهد و می گوید: بفرمایید، این اولین سین سفره هفت سین!

خلبان فاتح سوزن را می گیرد و بر روی روزنامه ای که به جای سفره پهن می کند، می گذارد.

پیشنهاد خلبان فاتح باعث می شود تا بچه ها از حالت بی حوصلگی خارج شوند و بشاش تر به نظر برسند. در همان حین "اصغر حسین پور" سنجاقی را به جای سین دوم روی روزنامه می گذارد. سپس هر کس به نوعی دست به کار می شود و سفره هفت سین با سرنیزه، سنگ، سینی پلاستیکی و سیبی که رادفر از کیف خلبانی خود در می آورد، تا سین ششم کامل می شود. میرمرادزهی نیز با یک شیشه آبلیمو و یک پاکت شکر که هدیه یک دانش آموز اصفهانی است، شربت درست می کند.

خلبان فاتح برای کامل کردن سین هفتم به بیرون از چادر می رود که ناگهان چشمش به یک سوسک خاکی می افتد. آن را می گیرد و به داخل چادر می برد و وقتی وسط روزنامه می گذارد، همه از خنده روده بر می شوند. فقط اشکالی که سین هفتم دارد، این است که پا دارد و حرکت می کند. به ابتکار بچه ها یک جعبه کبریت را سوراخ می کنند و روی سوسک خاکی می گذارند تا در اسارت موقت، تلف نشود. بعد از تحویل سال، سیبی که رادفر بر سر سفره می گذارد را بین خود تقسیم می کنند و با شربت میرمرادزهی کامشان شیرین می شود.





مطلب بعدی : وای به وقتی که میلیتاریسم ایران زنده شود       


پیامهای عمومی ارسال شده