محمود آبادی
یکی از طرح های مهم صهیونیستها برای تضعیف مسلمانان، کنترل جمعیت است. این موضوع که قبل از انقلاب اسلامی توسط رژیم منفور پهلوی اجرا می شد، با تبلیغات گسترده ای از قبیل " 2 تا بچه کافیه، خوشبختی= فرزند کمتر، فرزند کمتر زندگی بهتر" و نوشتن سلسله مقالاتی در راستای منافعکم فرزندی و زیان های فرزند زیاد، انجام می شد. هدف صهیونیستها، تضعیف کانون تشیعی بود که می توانستبرای انها دردسرساز شود. با وقوع انقلاب اسلامی و متلاشی شدن رژیم پهلوی، همه شعارها از جمله این شعار زیر سؤال رفت و مردم به آن بی اعتنایی کردند. در نتیجه رشد جمعیت روند مثبتی به خود گرفت و بنابر آمارهای رسمی به بالاتر از 3 درصد رسید ولی دیری نپایید که همان سیاست کنترل جمعیت، در دولت موسوی بازسازی شد و در دولت هاشمی رفسنجانی به اوج خود رسید. البته این بار به دلیل آن که این تبلیغات از سوی دولت جمهوری اسلامی و روحانیونی که در باورهای مردم جایگاه ویژه ای داشتند انجام می گرفت، توانست تأثیر پایدارتری بر باورهای مردم در این زمینه بگذارد و به یک باور عمومی تبدیل شود.
متأسفانه سالهاست رشد جمعیت در ایران سیر نزولی پیدا کرده و بنابر برخی آمارهای رسمی به 44 صدم درصد رسیده است و بیم آن می رود که در یکی دوسال آینده، رشد منفی پیدا کند. امروزه آثار این سیر نزولی در مدارس و دانشگاه ها و پادگان ها نیروهای مسلح مشهود است. مدارس ابتدایی از دوشیفته و چند شیفته به یک شیفته تبدیل شده و بسیاری از آنان به دلیل به حد نساب نرسیدن دانش آموزان، در حال تعطیلی و ادغام شدن در مدارس دیگرند. حدود 300 هزار نفر از تعداد متقاضیان کنکور دانشگاه ها کاهش یافته است. از سوی دیگر، در این شرایط به رغم این که جمعیت فعلی کار محصول همان دوران افزایش نرخ جمعیت است، نیروی کار در کشور پاسخگوی همه نیازهای جامعه نیست و بخشم مهی از نیزهایمان توسط نیروی کار خارجی تأمین می شود. پر واضح است چنان چه نیروی کار خارجی را از کشور اخراج کنیم با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد. در اینده ای نه چندان دور که نتایج تبلیغات استراتژی رشد منفی به بار نشیند، چرخ اقتصاد کشور بر نیروی کار خارجی متوقف خواهد گردید و در این صورت باید در انتظار آثار نامطلوب فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی آن باشیم؛ آثاری که به این سادگی نمی توان آن ها را جبران کرد. عجیب اینکه در دوران جنگ تحمیلی که هر کشوری به فکر جبران کمبود نیروهای از دست رفته اش می باشد، در دولت آقای میر حسین موسوی تبلیغات دامنه دا و وسیعی با عنوان فرزند کمتر زندگی بهتر در سراسر کشور خودنمایی می کرد و با همکاری سازمان ملل، مراکز وازکتومی رایگان برای مردان و زنان تأسیس شد و این گونه وانمود می شد که تنها راه عزت ملت ایران و حتی انقلاب اسلامی به اجرای سیاست های کنترل جمعیت است. مرحوم علامه سید محمد حسین تهرانی در کتاب خود به این نکته اشاره می کند که در دوران جنگ تحمیلی که استکبار، حتی از واردات نخ بخیه برای مجروحان جلوگیری می کرد، یونسکو آمپول های عقیم شدن مردان را که نرخ آن روز آن ها 20 هزار تومان بود، رایگان در اختیار دولت ایران قرار می داد. سیاست های غالب سیاستمداران در دولت های کارگزاران و مشارکت به گونه ای بود که هرکس با آن مخالفت می کرد، متهم به ناآگاهی و تلاش در جهت ناکارآمد کردن نظام می گردید و کمتر شخصیتی جرأت می کرد در برابر این موج به مخالفت برخیزد. مرحوم علامه تهرانی که آن روزها علم مخالفت را برداشته بود، به شدت بایکوت و متهم به عدم شناخت شرایط روز و عقب بردن کشور می گردید. این در حالی بود که امام(ره) و مقام معظم رهبری هیچ گاه از سیاست های کنترل جمعیت، دفاع نکرده بلکه به عکس دیدگاه های خود را نسبت به طرفداری از کثرت جمعیت اعلام نموده اند. حضرت امام(ره) در این باره فرموده اند: ایران مملکتی است که قابلیت آن را دارد که صد و پنجاه میلیون جمعیت یا بیشتر در آن زندگی مرفه داشته باشند.(صحیفه نور، ص7) مقام معظم رهبری نیز اخیراً در جمع مسئولان نظام فرمودند: من معتقدم که کشور ما با امکاناتی که داریم، میتواند صد و پنجاه میلیون نفر جمعیت داشته باشد. من معتقد به کثرت جمعیتم. هر اقدام و تدبیری که میخواهد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد!
شهید مطهری هم در یکی از کتاب هایی که حدود 50 سال پیش به رشته تحریر درآورده ، نوشته است: در کشور ایران سه برابر جمعیت فعلی می توانند زندگی خوبی داشته باشند.
آن روز که ایشان آن کتاب را نوشته ایران دارای جمعیتی معادل 27 میلیون بوده است اکنون که جمعیت از 75 میلیون فراتر رفته است وضعیت ملت ایران به مراتب از آن جمعیت 27 میلیونی بهتر است. به عنوان نمونه آن روز وارد کننده گندم بودیم و امروز با چند برابر شدن جمعیت و افزایش مصرف، جزو صادر کنندگان این کالای استراتژیک هستیم. در تولید علم 15 برابر سایر کشورها و در رشد اقتصادی نیز از اکثر کشورهای منطقه پیشی گرفته ایم. بنابراین چنان چه بتوانیم رشد منفی خود را مثبت کنیم و بر نیروهای کارآمدمان بیفزاییم، در آینده ای نزدیک به قدرت بزرگ منطقه تبدیل خواهیم شد.
منبع: هفته نامه پرتو سخن