ای یادگار کرب و بلا رهبر عزیز!
یک جرعه هم به جام دل مبتلا بریز
قربان یک نگاه شما جان عاشقان
هستید با شکسته دلان صاف و مهربان
بعد از امام بیرق خورشید روی دوش
مانند جدتان پی جوش و پر از خروش
وقتی محرم است شما غم گرفتهاید
اندوهگین و غمزده ماتم گرفتهاید
در سوگ جدتان شده عالم سیاهپوش
ساکت قناری است و قمری پر از خروش
ای رهبر! ای ولی زمان عاشقیم ما
دلدادگان به شاه شهیدان کربلا
امروز گر یزید به میدان در آمده است
مختار هم ز محبس و زندان در آمده است
دیروز فتنه رنگ دگر بود و باز هم
امروز در لباس دگر میکند ستم
هر که شکست آینهها را یزیدی است
هر کس که دشمن است شما را یزیدی است
دیروز با شعار نه غزه شرر زدند
سنگ نفاق بر دل خونین جگر زدند
گفتند با دروغ که ایرانیایم ما
اما شدند از صف سینه زنان جدا
سینه زنان اهل وفا را کتک زدند
با نام دین به دین خدا هم کلک زدند
آن سوی آب رفته و جمعی در این طرف
حمله نمودهاند به ایران، به دین، شرف
اینها ز نهروان و جمل باز ماندهاند
حرفند و از زلال عمل بازماندهاند
قرآن به روی نیزه تزویر میبرند
فرمان از آن جماعت بی پیر میبرند
«ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم»
یعنی به پای رهبر خود ایستادهایم
ما عاشقان راه حسینیم و کربلا
حالا برای کشتن ما ای بلا! بیا
این سبزهای فتنه که زردند در عمل
هستند فتنه ساز که جا مانده از جمل
ایران بهوش باش تو ای فتنه کوفه نیست
آن کس که هست دشمن رهبر بگو که کیست؟
تا بشکنیم وخانه خرابش کنیم ما
حالا کجاست تیر بلا؟ هان! بگو بیا
ما سینه را به خصم ولایت سپر کنیم
تو حمله کن ببین که چگونه هنر کنیم
نه اهل کوفهایم نه اهل نفاق و زور
ما میبریم فتنه گران را دگر به گور
منبع : رجا نیوز