سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفاع مقدس
منوی اصلی
مطالب پیشین
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
همسنگران
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 59
  • بازدید دیروز : 50
  • کل بازدید : 940053
  • تعداد کل یاد داشت ها : 570
  • آخرین بازدید : 103/1/10    ساعت : 1:32 ع
درباره ما
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
شهدا ، امام خامنه ای ، مقاله ، مداحی ، امام خمینی(ره) ، شهید ، دفاع مقدس ، رهبری ، آمریکا ، اسلام ، تفحص ، ایران ، داعش ، فتنه ، قم ، قوطی ، لبنان ، لبنانی ، م.ه ، مانیفیست ، مبارزه ، محمد جواد مظاهری ، محمد شهبازی ، مهدی ، موسوی ، میلیتاریسم ، ناتو ، نهضت ، نیروی قدس ، هیتلر ، ولایت ، کربلا ، کیهان ، مدافع حرم ، مذاکره ، مذهب ، مردم ، مرگ ، مغنیه ، فقه ، فقه حکومتی ، قاسم سلیمانی ، دبیرستان ، دفاع ، شهدا همدان ، شهید خرازی ، شهید زنده ، شهید مهدی نوروزی ، شهیدان ، شیطان بزرگ ، صدام ، ظلم ، عاشورا ، عراق ، علی چیت سازیان ، بسیجی ، پناهگاه ، پهلوی ، تجاوز ، دهه فجر ، دولت ، دکترین ، رزمنده ، روحانیت ، زفراندوم ، ژنرال ، سامرا ، سپاه ، ستار ابراهیمی ، سردار الله دادی ، سنگر ، سید حسن نصر الله ، شاه ، شبکه ، شعر ، شهادت ، جبهه ، جملات ، جنگ ، جهاد ، جهاد مغنیه ، جهانی ، حاج قاسم سلیمانی ، حبیب الله مظاهری ، حرم ، حزب الله ، حسن البکر ، حسن عباسی ، حسن مرادی ، حوزه ، حکومت ، خراسان ، خیانت ، اسلاید ، القاعده ، المنار ، امام حسن ، امام حسین ، آیزن هاور ، استراتژیک ، اسرائیل ، امام6 ، انقلاب ، انگلیس ، امام خمینی ، 9 دی ، آب ، آقازاده ،

برای یاری حسین بکوشیم 
محمد تقی اسدی، پاییز سال 1346 در روستای باورس قزوین دیده به جهان گشود و پس از طی دوران کودکی، راهی مدرسه شد تا به تحصیل علم و دانش بپردازد و در این راه موفّق به گذراندن دوره ابتدایی در زادگاهش شد. او برای ادامه تحصیل، راهی روستای شترک شد و دوره راهنمایی را در این روستا آغاز کرد. 
ایشان پس از اتمام دوره راهنمایی، راهی دبیرستان دکتر شریعتی شد ولی بعد از یک سال ترک تحصیل کرده، راهی حوزه علمیه گردید. 
شهید اسدی، علاقه و اشتیاق زیادی به تحصیل داشت، لذا وقتی دریافت که دروس جدید نمی تواند جوابگوی نیازهای روحی و فکری او باشد، از سال 63 وارد حوزه علمیه قزوین شد و در مدرسه سردار ساکن گردیده و به تحصیل علوم حوزوی پرداخت. 
او که اطاعت از امام را برخود وظیفه می دانست، لباس رزم به تن کرد و راهی مناطق عملیاتی شده و حدود 9 ماه از زندگی پر بارش را درجبهه ها گذراند. او سه مرحله در جنگ و دفاع مقدس شرکت کرد و یک بار هم از ناحیه پا زخمی شد و بعد از بهبودی نسبی، دوباره عازم سفر گردید. 
مادرش می گوید: یک بار گفتم، پسرم درست را بخوان و تو که تازه ازجبهه آمدی. گفت: مادر! خداوند، خودش مرا به شما داده، هر وقت هم بخواهد، خودش می¬گیرد. 
عاشق را نمی¬توان از عشق منع و پرنده را نمی توان در قفس حبس کرد. او رفت. به امید شهادت و جاودانه شدن. همیشه لباس بسیجی به تن داشت و آن را لباس شهادت می¬دانست و با همین عقیده و نیت، قدم در مناطق غرب کشور گذاشت و خود را آماده شرکت در عملیات بیت المقدس 6 کرد. 
او در تاریخ 24/2/1365 پس از درگیری با دشمن و به هلاکت رساندن تعدادی از نیروهای آنان، توسط آرپی چی، در تپه شیخ محمد بر اثر اصابت گلوله به سرش نقش بر زمین شد و شربت گوارای شهادت را سر کشید. 
پیکر پاک این شهید بزرگوار، سالها میهمان جبهه ها بود، تا اینکه در 18/10/72 توسط گروه تفحص مفقودین در منطقه “ماووت” پیدا شد و پس از تشییع در مزار شهدای باورس به خاک سپرده شد. 
شهید اسدی، اطاعت از امام را واجب می¬دانست و در فرازی از وصیت نامه اش آورده است: ای ملت شهیدپرور و خانواده¬های شهدا! از شما می خواهم که به رهمنودهای امام خمینی و دستورات ایشان عمل فرمایید. مردم مسلمان ایران! بار دیگر حسین (ع) در جهان ظاهر شد و یاوران حسین نیز ظاهر گشته اند، در حقیقت این امام همان حسین زمان است، پس برای یاری حسین بکوشیم. 





مطلب بعدی : وای به وقتی که میلیتاریسم ایران زنده شود       


پیامهای عمومی ارسال شده